بازیگران : مرتضی عقیلی ، بهروز به نژاد ، شهرزاد آرمانی ، شهین رضایی ، نعمت اله گرجی ، آراماییس وارطان یوسفیانس ، اکبر ، منافی ، خسرو ، طسوجی ، غلام
خلاصه داستان : مرتضی جیب بری است که با جوانی شهرستانی به نام بهروز آشنا می شود، که برای تحصیل به پایتخت آمده است. مرتضی او را به خانه ای می برد که خود در آنجا با عزیز زندگی می کند، و با کف زنی و سرقت خرج کتاب و دفتر و تحصیل او را فراهم می کند. بهروز در یک آژانس تلفنی مشغول کار می شود و با یکی از همکلاسی هایش به نام مینو رفت و آمد پیدا می کند و به او علاقمند می شود. پدر مینو با بهروز تماس می گیرد و به او می گوید که مینو سرطان دارد، و بهروز او را تشویق می کند که برای معالجه به فرنگ برود. مرتضی نیز با دختری به نام زری دوست می شود. مرتضی که از وضع خود مستأصل است از نمایشگاه مبل فروشی، که عزیز در آن جا کار می کند، سرقت می کند و قبل از این که به ضرب گلوله ی پلیس کشته شود پول های مسروقه را به بهروز می سپارد تا به عزیز تحویل بدهد. بهروز از عزیز خداحافظی می کند و به فرودگاه، به ملاقات مینو، می رود که همراه پدرش برای معالجه عازم سفر است.
کارگردان : محمد صفار
دستیار کارگردان : مسعود رجاییان
نویسنده : محمد صفار
تهیه کننده : آراماییس وارطان یوسفیانس ، محمد رشیدی
مدیر تهیه : جعفر اهرابی
فیلمبردار : رضا انجم روز
دستیار فیلمبردار : حسن پژهان
تدوین : مهدی رجاییان
نوازنده : سلی
تنظیم موسیقی : منصور تهرانی
شعر : منصور تهرانی
خواننده : ابی
صدابردار : فرامرز رسولی
سرپرست گویندگان : ایرج ناظریان
تدارکات : سیامک نقدی ، حسن حاتم
لابراتوار : حسین نوری
چاپ : حسین نوری
ژانر : اجتماعی
سال ساخت: ۱۳۵۶
مدت : ۱۰۷ دقیقه
خلاصه داستان : مرتضی جیب بری است که با جوانی شهرستانی به نام بهروز آشنا می شود، که برای تحصیل به پایتخت آمده است. مرتضی او را به خانه ای می برد که خود در آنجا با عزیز زندگی می کند، و با کف زنی و سرقت خرج کتاب و دفتر و تحصیل او را فراهم می کند. بهروز در یک آژانس تلفنی مشغول کار می شود و با یکی از همکلاسی هایش به نام مینو رفت و آمد پیدا می کند و به او علاقمند می شود. پدر مینو با بهروز تماس می گیرد و به او می گوید که مینو سرطان دارد، و بهروز او را تشویق می کند که برای معالجه به فرنگ برود. مرتضی نیز با دختری به نام زری دوست می شود. مرتضی که از وضع خود مستأصل است از نمایشگاه مبل فروشی، که عزیز در آن جا کار می کند، سرقت می کند و قبل از این که به ضرب گلوله ی پلیس کشته شود پول های مسروقه را به بهروز می سپارد تا به عزیز تحویل بدهد. بهروز از عزیز خداحافظی می کند و به فرودگاه، به ملاقات مینو، می رود که همراه پدرش برای معالجه عازم سفر است.
کارگردان : محمد صفار
دستیار کارگردان : مسعود رجاییان
نویسنده : محمد صفار
تهیه کننده : آراماییس وارطان یوسفیانس ، محمد رشیدی
مدیر تهیه : جعفر اهرابی
فیلمبردار : رضا انجم روز
دستیار فیلمبردار : حسن پژهان
تدوین : مهدی رجاییان
نوازنده : سلی
تنظیم موسیقی : منصور تهرانی
شعر : منصور تهرانی
خواننده : ابی
صدابردار : فرامرز رسولی
سرپرست گویندگان : ایرج ناظریان
تدارکات : سیامک نقدی ، حسن حاتم
لابراتوار : حسین نوری
چاپ : حسین نوری
ژانر : اجتماعی
سال ساخت: ۱۳۵۶
مدت : ۱۰۷ دقیقه
ارسال یک نظر